ترم اول کارشناسی بودم. در لابی پردیس علوم دانشگاه با یکی از پسرهای هم‌دوره‌ای که بعدها ارتباطم را به علت حرف‌های رکیکی که میزد برای همیشه با او قطع کردم، نشسته بودیم. از کلاس آزمایشگاه غر می‌زدیم که لفظا استاد درس را که زن بود به تهدید کرد. چند دقیقه بعد دوباره کلامش سمت و سوی جنسی گرفت و این بار در لفافه حرف‌های دیگری زد.

من با اکیپی دوست شده بودم که تفاوت‌های بنیادین با هم داشتیم . بچه‌ها در هر جمعی که می‌نشستند حرف‌ها را به سمت حرف‌های جنسی می‌بردند. و قاعدتا من با خشم فروخورده و فکر به اینکه لابد من مشکل دارم، جمع را ترک می‌کردم. 

سال دوم کارشناسی بودم که در جریانی با چند نفر از سال بالایی هایم بیشتر دوست شده بودم. یک شب، یکی‌شان که چهره موجه و مذهبی داشت، شروع کرد برایم پیام‌هایی ارسال کرد از روابط قبلی‌اش. بهتم زده بود و متوحه نمیشدم چه در جریان است. چند ساعت بعدش پیام های جدی جنسی برایم ارسال کرد که هر چقدر خواهش می‌کردم به ارسال پیام‌هایش ادامه ندهد، اثرگذار نبود. من البته جوان بیست ساله‌ای بودم که متوجه نبودم آنچه در جریان است، آزار جنسی است و احتمالا می‌توانم از او حداقل به حراست دانشگاه شکایت کنم. بعدها این ماجرا را برای هرکسی تعریف کردم، گفت صدایش را درنیاور. و بعدها همان آزارگران کاری کردند که اطرافم از دوست خالی شود. کسی به ما نیاموخته بود آزار جنسی یعنی چه.

در دانشگاه دوره‌ی کارشناسی‌ام حداقل یکی دو روز در هفته در معرض کلام‌های جنسی پسران هم‌دانشکده‌ای بودم و البته بلد نبودم از خودم در مقابل این همه سختی روانی حفاظت کنم. 

از دانشگاه کارشناسی‌ام رفتم به دانشگاهی که مطمئن باشم کسی از این آدم‌ها آنجا نیست. تا بتوانم دوستان جدید و محیط سالم‌تری پیدا کنم. اما از شانس من، یک و نیم ترم با همان آزارگر بالا همکلاسی شدم. که نتیجه‌اش دو سه سال مرد ستیزی خالص بود. به قدری حالم از اتفاقات گذشته بد بود که سعی می‌کردم حتی مغازه‌ای که فروشنده مرد دارد نروم.

دوره ی کارشناسی ارشد بهتر بود. رابطه‌ام با دیگران چندان نزدیک نبود. دوستان دیگری پیدا کرده بودم و تقریبا توانسته بودم از خاطرات بد کارشناسی دور شوم. خاطراتی که هرگز پاک نشدند. ترم چهار کارشناسی ارشد بودم که بچه‌ها من را به گروه ادوار دانشگاه دوره کارشناسی‌ام اضافه کردند. یکی از همین قدیمی‌های دانشکده به بهانه احوالپرسی به من پیام داد و بعد از چند روز پیام متوالی، شوخی‌های جنسی‌اش را آغاز کرد. بلاکش کردم و هرگز نفهمیدم چرا باید تلاش کنی از آمریکا کسی را در تهران آزار بدهی؟ 

همان موقع‌ها، اینستاگرام پابلیک داشتم تقریبا یدون عکس شخصی از خودم. روزانه حداقل یکی دو مورد دایرکت داشتم از پیشنهاد دوستی، تا رابطه‌ی جنسی. و آخرین بار به گروهی اضافه شده بودم که انگار گروه خرید و فروش زن بود. همان باعث شد که دیگر هوس اینستاگرام پابلیک نکنم و در کنج پرایوت خودم پنهان شوم.

اما مسئله به همین‌جا ختم نشد. چند ماه بعدش یکی از همین فالوورهای موجهم که از دوران مدرسه می‌شناختمش، شروع کرد به پیام‌های عجیب و غریب فرستادن . هرقدر از او خواهش می‌کردم که ادامه ندهد، بدتر به حرف‌های کثیفش ادامه می‌داد. اسکرین شات گرفتم از پیام‌هایش و بعد برای همیشه بلاکش کردم. 

این‌ها حداقل تجربه‌های من از آزار و اذیت توسط آشنایان است. غریبه و آزار خیابانی و امثالهم بماند که حوصله‌ی شرح آنها را ندارم.

من آدم خوش‌شانسی هستم. دوستان امنی پیدا کرده‌ام که حد و حدود می‌شناسند و معذبم نمی‌کنند. چند وقت پیش چند نفرشان تاکید می‌کردند که دبیرستان بدترین دوره تحصیلشان بوده و هرگز حاضر نیستند به آن دوره برگردند. من متوجه نمیشدم چه در جریان است. دبیرستان برای من بهترین دوره مدرسه بوده با تجربه‌های فراوان و دوست‌داشتنی. ولی برای آنها بد و غیرقابل تحمل. 

که بالاخره چند روز قبل راز بد بودن آن برملا شد. ویدیویی سه ثانیه‌ای از یک دبیرستان پسرانه در توییتر منتشر شد. که چند نفر در حال آزار جنسی یک نفر دیگر بودند. خاطرات بعضی دوستانم را هم از شایع بودن این اتفاق در مدرسه پسرانه شنیدم. عده‌ای هم معتقد بودند که این اتفاقات عادی و طبیعی است. بعد از این ویدیو پسرهای اطرافم دو دسته شدند. دسته اول که همان‌هایی بودند که برایشان عادی و طبیعی بود و یاد خاطراتشان می‌کردند، که حتما از چشمم افتادند. و دسته دوم دوستان امنم بودند که برایم عزیزتر شدند. و نهایتا متوجه شدم که چرا انقدر آزار کلامی بین آدم‌هایی که در گذشته دیدم شایع بوده. 

 

پی‌نوشت: 

جرئت حرف زدن از گذشته را هم مدیون دوستان و دخترانی هستم که برای برابری حقوق در جامعه تلاش می‌کنند. سایه‌اشان مستدام .


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : جنسی ,آزار ,دوستان ,دوره ,دانشگاه ,کارشناسی ,آزار جنسی ,بلاکش کردم ,اینستاگرام پابلیک ,دبیرستان پسرانه ,کارشناسی ارشد
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

استندآپ کمدی خريد بليط چارتري پاتايا|خريد آنلاين تور پاتايا|خريد بليط هواپيما آموزش برنامه نویسی پی اچ پی PHP معرفي جديدترين لوازم صوتي:هدفون، هندزفري، اسپيکر، هدست آسیا دراما aryaheatsink یوسف از جرم زلیخامدتی زندان برفت مهدی از اعمال ما حبس ابد گردیده است مرجع تور های مسافرتی گنجینه زمانه