*از عجایب روزگار اینکه یکی از توییتریها، دیشب بهم پیامک داده و نگرانم شده. گفت خبرهای خوبی از استانهای غربی نرسیده، سعیده خوبی؟ گفتم تنها خطری که اینجا منو تهدید میکنه گرگه. همین. :)))
* دیروز سوار قطار رجا شدم. چون فکر میکردم جاده برفیه و خطرناک. پس با قطار اومدم خونه و انقدر قطارهای تهران- زنجان رجا بیکیفیته که از خستگی داشتم جون میدادم. تا رسیدم هم رفتم مطب دکتر. بهم گفت نوبت بعدی تابستون میبینمت. گفتم یعنی سه ماه دیگه؟ :)))) گفت تابستون میشه سال دیگه. شما ببین چقدر اون قطار منو خسته کرد که فکر میکردم بعد پاییز تابستونه. :)))
* هفتهی پیش یه دانشجوی دکترا و حتی شاید پست داک آیپیام تو دانشگاه بهشتی سمینار داشت. سمینارش کار دورهی ارشد من بود. کاری که حال من رو از فیزیک نظری بهم زد، برای یه نفر کار جدیه که آیندهاش رو روش بنا میکنه. زمین بازیای که مال من نبود، مال یکی دیگه است. چقدر مهمه که آدم تو دنیای ریسرچ، مسئلهی خودش رو پیدا کنه. مسئلهای که انگیزههاش رو نکشه. گمانم ما انقدر بیاستعداد و بدبخت نیستیم که نتونیم تو این دنیا جایی داشته باشیم. پیدا کردن زمین بازیمون خیلی مهمه.
* تعمق فلسفی قرار نیست به شکلی جادویی مشکلات را حل کند، بلکه از این جهت بسیار یاریمان میکند که موقعیتی فراهم میکند تا بتوانیم افکارمان را با وضوح بیشتری بشناسیم و به آنها نوعی نظم و ترتیب ببخشیم. بدین ترتیب ترسها، کینهها و امیدهایمان را راحتتر نامگذاری میکنیم و محتواهای ذهنمان کمتر ما را به وحشت میاندازند؛ آرامتر میشویم، کینههای کمتری در دل میپروریم و درباره هدف و مقصد زندگیمان ذهنیت روشنتری خواهیم.
http://ketabrah.ir/go/b41289
درباره این سایت